نخست اینکه اگر از من بپرسید شعر چیست؟ هیچ پاسخ روشنی ندارم بهشما بدهم.
دوم اینکه، در زبان فارسی چیزی بهنام شعر بیوزن نداریم و اساساً، ضروریترین مؤلفهی شعر فارسی؛ موزون بودن آن است و بس. به همین سبب، زبردستتر از شاملو هم که باشی و بیایی به زبان نو و فرانو، اثر بیوزنی بیافرینی سرشار از شاعرانگی و لبپر از آرایههای ادبی، درهرصورت نثری بیش نیست.
بهگفتهی اخوان ثالث، آنها که وزن را از شعر گرفتند، پرتوپلایی به تقلید از فرنگیها گفتند و تنها کارشان شدخراب کردن ذهن و اندیشهی مردم .
بهباورم، احمد شاملو، بیشتر، با سپید بیوزنش، نثرنویس چیرهزبانِ روزگارش بود و اندک، شاعر چیرهدست عصرش؛ آنجا که شعرهای باوزن سروده است.
و آخر اینکه، شعر، با هیچ معیاری ترجمه برنمیتابد و باید گفت شعر، برگردانناپذیر است و همانگونه که فرانسویها میگویند: ترجمهی شعر به زن میماند؛ اگر زیبا باشد، وفادار نخواهد بود و اگر وفادار باشد، بیشک زیبا نیست».
داوود خانی خلیفهمحله
درباره این سایت