شعر نیمایی دختر ترشیده» از داوود خانی خلیفه‌محله

جاده‌ی لندوک،

دست‌انداز داشت

تپه‌ی چون دوک،

راهی باز داشت.

گرگ،

ناآرام و خام

پنجه بر ماه می‌کشید

زیر تپه:

             - درّه -

                         در خرگاه دِه؛

بند‌ می‌انداخت بنداندازِ پیر

دختر ترشیده را.

شمع در فانوس سامان می‌گرفت

شب،

جوان بود و جهان، جان می‌گرفت.»

شلمان؛ ششم مهر 1398 خورشیدی

 

 


مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها